معنی نوعی استکان قدیمی

لغت نامه دهخدا

استکان

استکان. [اِ ت ِ] (ع مص) فروتنی نمودن. خوار گردیدن. (منتهی الارب).

استکان. [اِ ت ِ] (روسی، اِ) (از روسی اِستاکان) ظرفی که در آن چای و قهوه و غیره آشامند. پیاله.

فارسی به عربی

فرهنگ معین

استکان

(اِ تِ) [روس.] (اِ.) ظرف کوچک استوانه ای شکل از جنس شیشه یا بلور که معمولاً جهت نوشیدن چای به کار می رود.

فرهنگ عمید

استکان

ظرف کوچک استوانه‌ای و‌ شیشه‌ای یا بلوری برای خوردن چای و مایعات دیگر،

فرهنگ فارسی هوشیار

استکان

ظرفی که در آن چای میاشامند، پیاله

فارسی به ایتالیایی

استکان

bicchiere

فارسی به آلمانی

استکان

Glas (n), Gläsern, Verglasen

عربی به فارسی

استکان ل

تن در داد به , تسلیم شد , زیر بار رفت , را پذیرفت , را بر خود هموار کرد , فروتنى کرد نسبت به

معادل ابجد

نوعی استکان قدیمی

832

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری